ناهاتاک

ناهاتاک یعنی ..

ناهاتاک

ناهاتاک یعنی ..

ناهاتاک

ناهاتاک یک واژه ارمنی است
آن را در کتاب مسیح در شب قدر یافتم!
این واژه به معنای شهـــــید است.
میخانه ای با شرابی طهور از کتب فاخر!

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۳ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۵
آذر

نیوتن از کنش و واکنش گفت و میخائیل شولوخف آن را چونان ماهی که در شیشه شکسته ها هزار بار تکرار شده باشد،نشان می دهد.جایی که گریگوری به درون قلب زنِ استپانِ سرباز -آکسینیا-نفوذ می کند و او را با سیاست اسب تروا از آن خود می کند! هر چند رفتارهای نامهربان و بی اخلاقی های مدام استپان خود کنشی بود که این چنین واکنشی را به دنبال می داشت!

جلد اول

دُن آرام

اما زن گربه است:هرکسی که نوازشش کند خودش رو به او می مالاند! نباید به زن اعتماد کرد،نمی شود اطمینان داشت! با این حال کافی است تا گریگوری برای خدمت سربازی فراخوانده شود!چهار سال! آن وقت آکسینیا با آن آتش و حرارت عشق و زنانگی اش چگونه کنار خواهد آمد! شاید در دل دوست ندارد به گریگوری هم خیانت کند اما هر کنشی واکنشی دارد و حال نوبت گریگوری بود تا جواب آن شب دیوانه کننده ای را که برای استپان رقم زده بود بدهد! و داد. آکسینیا در آغوشِ..

ناتالیا دختری زیبا. هجده ساله. موهای طلائی ابروهای کمان و ترکیبی کاملا فریبا! کافی است

  • عین-کاف
۱۶
آذر

زیبایی عنصر فریبایی است! مجال نمی دهد!یک نگاه کافی است تا در کسری از ثانیه تمام داشته ها و اعتقاداتت را بر باد دهد! دین و مذهب سرش نمی شود.حتی پیر و جوان.و بل فقیر و غنی.وآتنه آن زیباست!آن قدر زیبا که ستاره ها برایش سرو دست می شکنند!با دیدنش دست خود می برند و از زیبایی خود پشیمان و شرمنده می شوند. او اله ی دل ربایی است.زبانش به نحوی،نگاهش به نحوی،حرکات و جلواتش به نحوی و نفوذ و سرایت دم مسیحایی اش به نحوی دیگر.او در ظرف نگاه نمی گنجد.لحظه ای با او بودن کم از پادشاهی نیست.

آخرین پدر خوانده

 

آتنه از کودکی در زیبایی بزرگ بود.او ماهی قرمزی بود که در تور و تنگ بوز اسکنت افتاده بود! بوز مادامی که عشق و دوست داشتن را از او دریغ نکرده،مورد اعتماد است. آن قدر مورد اعتماد که آتنه بوسیله ی او پوست می اندازد و مادر بتانی می شود.بتانی عروسک شده ی آتنه است! لکن همیشه در روی پاشنه نمی چرخد!بوز دچار جنون و دیوانگی مبهمی می شود که آتنه را تاب ماندن با او نخواهد بود.همراه با بتانی ده ها سال ناپدید می شوند. تا اینکه در شب اهدای جایزه به بهترین ستاره ی سینمای هالیوود،آتنه هویدا می شود و جهت تمام لنزها را به سمت خود می کشاند!سوپر استار دنیای سینما!آتنه اکویتن

کسی سر از راز قلم فرسایی و نویسندگی ماریو پوزو در نمی آورد. او بی جهت نویسنده پرفروش ترین کتاب دهه هشتاد نیست!شخصیت های داستان درست مثل سنگی که در چاهی عمیق پرت می شود حرکت شان را آغاز می کنند و سپس در گلوگاه و پیچ حساس

  • عین-کاف
۰۲
آذر

می توان تا دورها رفت، تا فرامرزها، تا فراسوی آب های آتلانتیک، می توان زیر و بالای جوامع مختلف را به مشاهده دید، می توان به هزار توی پیچیده خانواده های دیگر ملیت ها راه یافت، می توان پیچیده ترین ودشوارترین راه ها را یک نفس در نوردید و به درونی ترین و ژرف ترین اعماق هستی آدمیان راه یافت، می توان شناخت، می توان دانست و می توان دید می توان شنید و فراتر از همه می توان لمس کرد، لمس کرد و مس کرد آیین ها، سلوک، خلقیات و عواطف دیگر ملت ها را، نه به رنج سفر و واسطه های گوناگون که تنها با محمل کلمات که می برد ما را به هزار توی هستی ها.

جلد دوم

دارا و ندار همان محمل است که بی رنجی خواننده اش را با وجوه حیات آدمیان آشنا می سازد: با توماس آن مشت زن حرفه ای، با رودلف آن دیپلمات و سیاستمدار شریف زاده، با گرتچن که در اندیشه تن است، با وسلی آن جوان دوست داشتنی به جای مانده از توماس، با بیلی آن مارمولک آب زیرکاه و ده ها شخصیت دیگر که هریک وجهی از وجوه حیات یک ملت هستند. این چهره ها در گرماگرم حوادثی معرفی می شوند که خواننده را سیر می دهد در واقعیت هایی در آن سوی جهان.

  • عین-کاف