ناهاتاک

ناهاتاک یعنی ..

ناهاتاک

ناهاتاک یعنی ..

ناهاتاک

ناهاتاک یک واژه ارمنی است
آن را در کتاب مسیح در شب قدر یافتم!
این واژه به معنای شهـــــید است.
میخانه ای با شرابی طهور از کتب فاخر!

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

هفتم

سه شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۲۵ ب.ظ

هیچ چیز نیست که زیبا نباشد،مگر چیزهایی که اصلا وجود ندارند. همین یک جمله کافی است تا صفحه ای از کتابی را که باز کرده ای تا پایان بخوانی!

بیا زندگی را بسازیم،نه با زندگی بسازیم


هفتم
 

من میلیون ها استاد داشته ام. این تیتر صفحه 72 از کتاب بود.

استاد گفت:« اجازه دهید در زندگی تان،هر وضعیت یک آموزش برای تان باشد.» زمانی که حسن بصری صوفی بزرگ در حال مرگ بود.کسی از او پرسید :« حسن استاد تو چه کسی بوده است؟»

حسن جواب داد:« من هزاران استاد داشته ام که اگر بخواهم اسامی همه آنها را ببرم و شرح حال شان را بگویم ،ماه ها یا شاید هم سال ها زمان ببرد و من خیلی وقت ندارم.اما مطمئنم برای سه تن از آنها برای تان می گویم.»

یکی از استادانم دزد بود.روزی در بیابان گم شده بودم. زمانی که به دهکده ای رسیدم بسیار دیروقت بود و طبعا همه جا تعطیل بود.همان وقت مردی را دیدم که سعی داشت دیوار خانه ای را سوراخ کند.از او پرسیدم :« کجا می توانم جایی برای استراحت بیابم؟» او گفت:« در این وقت شب بسیار سخت است که بتوانی جایی را بیابی،اما اگر بتوانی با یک دزد در یک جا سر کنی ،می توانی به منزل من بیایی.»

و این مرد واقعا درون زیبایی داشت.حدودا یک ماه نزد او ماندم.او هر شب می گفت:« اکنون تو به دعا و نیایش بپرداز و بعد استراحت کن. من هم به سر کار می روم» وقتی حوالی صبح بر می گشت،از او می پرسیدم : آیا امشب چیزی گیر آوردی؟ و او می گفت:امشب هیچی. اما فردا دوباره سعی ام را خواهم کرد،اگر خدا بخواهد حتما موفق می شوم.ان شاء..

آن دزد هرگز ناامید و مأیوس نبود و همیشه او را شاد و خوشحال می دیدم.پس از آن سال ها و سال ها مراقبه کردم و در نهایت هیچ اتفاقی برایم نیافتاد.در آن سال ها لحظاتی می رسید که دچار ناامیدی می شدم و تصمیم می گرفتم تمام این داستان ها را متوقف کنم،اما همان لحظه به یاد آن دزد می افتادم که هر شب می گفت: اگر خدا بخواهد حتما موفق می شوم و آن اتفاق خواهد افتاد.

دومین استادم....

کتاب را بستم و به جلد و طرح جلد و نویسندگان آن توجهم را معطوف کردم.

بیا زندگی را بسازیم،نه با زندگی بسازیم

گردآورندگان:مسعود لعلی فهیمه ارژنگی

جملات زیبایی روی کتاب خود نمایی می کند،روز را خورشید می سازد،روزگار را ما.پر از داستان هایی برای رسیدن به خودآگاهی،خود شناسی و روشن بینی.

زندگی ما با تولد شروع نمی شود با تحول آغاز می گردد.

188 صفحه با طرح و نقاشی های جالب! خواندن کتاب دنیایی با نگاهی جدید و مجزا از نگاه های کلیشه ای همیشه گی است.

خواندن آن را از دست مدهید.

  • عین-کاف

نظرات  (۳)

  • مهدیس رادمنش
  • آموزنده بود خسته نباشین 
    پاسخ:
    ممنون
    بسیار عالی
    تیتر خیلی خوبی هم داره
    داستان آموزنده دزده خیلی جالب بود
    دزد بهش میگه تو دعا کن ان شاءالله امشب چیزی گیرم میاد :D
    پاسخ:

    اهوم
    اگه قراره دزدی به تورمون بخوره کاش دزد دین داری باشه!
    کاش
    پاسخ:
    کاش محصولِ کشت های نارس گذشته هاست!
    باید برای حال و آینده برنامه داشت
    به جای کاش بکاریم و بگوییم داش

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">