اول
غافل گیرانه رهبر معظم انقلاب به خانواده شهدا سر می زنند و از آنها خبر گیری می کنند.فرقی ندارد در کسوت رئیس جمهوری باشد یا بالاترین مقام سیاسی ومذهبی یک کشور. برای او شهدا و خانواده های شان از اهمیت بسزایی برخوردار است که تنها راز آن را خود می داند و ...
این کتاب حکایت دیدار های معظم له با خانواده های شهدای مسیحی (چه ارمنی و چه آشوری) است.
مسیح در شب قدر عنوان یکی از همین دیدار هاست. انتشارات صهبا کار جمع آوری و گردآوری این اثر را بر عهده داشته است.
"مسیح در شب
قدر "
اغلب با داستانی از زندگی نامه شهید آغاز می شود و در لحظه ورود رهبری به منزل شهید متصل می شود و تازه داستان در جایگاه واقعی و مسیر اصلی خود را پیدا می کند.
محور اصلی داستان بر بیداری فطرت هاست !! این که چگونه در راه دفاع از آرمان های انقلاب حتی اقلیت های مذهبی از بیشترین داشته ی این دنیوی خود یعنی جان هم دریغ نمی کردند و...
محنت ها و غم های فراوان اکثر این خانواده ها با دردهایی عجین می شود که کلاف زندگی و رگ حیات والدین این شهدا را گاهی تا آستانه مرگ نیز پیش می برد و آنان که مقاومت بیشتر دارند تنها می توانند جان خود را از این ورطه به سلامت بردارند و ..
اما در همین میان بودند پدر و مادر ها،خواهر ها و برادر هایی که نتوانستند این همه بار را به دوش بکشانند و در زیر زنجیر فشار های روحی و روانی دچار بیماری های اعصاب و فلج و سکته و... می شدند.
انتظار یک فرج هم دوباره آنان را سرحال و قبراق می کرد اما دریغ از یک اتفاق حتی ساده و پیش پا افتاده!!!
فصل نوید و امیدواری وقتی شروع می شد که در میان بهت و حیرت حضرت آقا به خانه ی آنها پا می گذاشت و بی هیچ تکلف و تصنعی در کنار آنها قرار می گرفت و با آنها چای می خورد و گرم می گرفت.
خلاصه این که در اوج ناامیدی چراغ های امیدواری شان با حضور بالاترین مقام سیاسی مذهبی کشورشان روشن می شود.
و براستی که در این لحظه تنها به یاد جمله ی استاد فقیدم می افتم که می گفت: درست در اوج تاریکی ها و در بطن ظلمات،چراغ ها و امید ها بارور می شوند!!!
خواندن این کتاب را به تمامی دوست دارن شهید و شهادت توصیه می کنم. باشد که روزی با شهادت مان زمینه حضور رهبر را در منزل هایمان فراهم آوریم و ...
خدایا فرجی کن
- ۹۴/۰۵/۲۲